پدیدار

آن چیزی است که خودش را نشان می‌دهد، آن‌چیزی است که در نور ظاهر می‌شود [نه لزوما آنچه هست]

پدیدار

آن چیزی است که خودش را نشان می‌دهد، آن‌چیزی است که در نور ظاهر می‌شود [نه لزوما آنچه هست]

در ستایش حضور

چهارشنبه, ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۰۲:۰۵ ق.ظ

حالا میفهمم که حضور و آگاهی با هم فرق دارند و او وقتی حضور در زندگی را ستایش می کرد، منظورش فقط آگاهی از زندگی نبود. آگاهی هرچقدر هم عمیق باشد و وسیع و دائمی، باز هم حضور نمی شود. حضور فرق دارد. حضور جنسش شبیه پیوستگی و همراهی با چیزهاست، شبیه غوطه ور بودن در آنهاست، و آگاهی چیزی شبیه ناظر بودن و تماشا کردن صرف است. وقتی آگاهی به چیزها نمیپیوندی، تنها نگاهشان میکنی. من را یاد این جمله کیرکگور می اندازد که « زندگی را فقط با نگاه به عقب می توان درک کرد  اما آن را با نگاه به جلو باید زیست». حس میکنم حضور برتر است از آگاهی. حالا میفهمم که من در همه عمرم تنها نصفه و نیمه گاهی آگاه بودم  و هیچ گاه حاضر نه. به نظرت کجا می شود دنبال اکسیر حضور گشت؟ فلسفه راه می برد به آن...؟

  • ۰۰/۱۲/۱۸
  • Qfwfq

نظرات (۲)

بین دوستانم تنها کسی هستی که حضورت اینقدر برام خواستنیه. نوع بودنت مختص به خودته. هستی‌ت متعلق به خودته. انگار که یه ودیعه باشه که تو پذیرفتی‌ش؛ نه یک تقلید صرف از «و ما فیها»

پس بیشتر باش.. بیشتر شو.. و به جاودانگی حضور برس:)

 

پاسخ:
چه کلمات عزیزی، ممنونم:)
جاودانگی حضور...چه ترکیب شگفت انگیزی. واقعا کسایی که به اوج حضور رسیدن جاودانه شدن. انگار از اونجا راهی هست به جاودانگی.

امشب پیدات کردم و خوندم ت و خوشم اومد و سیر شدم

 و چقدر وقت بود که این حالت دست نداده بود

قطعا تو به جهان اضافه می کنی....جدیدی و خودت هستی و شکر نعمت بودن یعنی اینکه خودت باشی

پاسخ:
این کلمات در شب های تاریکی به من رسیدن و با خودشون کمی نور و گرما آوردن، ممنونم! جمله آخر رو نشنیده بودم تا حالا. تازه بود و برام یادگار میمونه ازتون.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی